در حال بارگذاری ...
نوشته شده در 22 آبان 1400، ساعت 05:13

ارتباط پدربزرگ و مادربزرگ‌ها با کودکان

در مورد پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و ارتباط آنها با نوه‌ها و فرزندانشان می‌خواهیم صحبت کنیم.

پاسخ دکتر امیرآتشانی: ارتباط بین پدربزرگ و مادربزرگ‌ها و نوها یک ارتباط دو طرفه هست. ولی، قطعاً پدر و مادر هم در این ارتباط نقش دارند و در کل یک ارتباط دو طرفه نیست و می‌توانم آن را یک ارتباط گروهی بدانیم.

اما چیزی که هست فرزندان ما معمولاً  آدم‌های حرف گوش کنی نمی‌شوند. ولی قطعاً رفتار ما را خیلی خوب تقلید می‌کنند. پس ارتباط من با پدر و مادرم چه در سمت مادری و چه سمت پدری بستگی به نوع رفتار من با این عزیزان دارد.

در کل پدربزرگ و مادربزرگ‌ها سه نوع ارتباط از نظر علمی با نوه‌ها دارند:

اولین نوع، ارتباط قدرت طلب است. در یک همچین ارتباطی، پدربزرگ و مادربزرگ‌ها بر اساس ارتباط سنتی که وجود دارد ارتباطشان با نوه‌ی خود باشد. شاید خیلی سخت گیرانه بخواهند ارتباط‌ها حفظ شود و رفتارها خیلی مودبانه‌تر باشد و آن وضعیتی که شاید تکنولوژی روز ایجاد می‌کند.

متاسفانه جوانان و نوجوانان ما حتی در خانه‌ی پدربزرگ و مادربزرگ هم سرشان داخل گوشی است، خیلی باب این نوع پدربزرگ و مادربزرگ نباشد؛ و نتوانند ارتباط صمیمانه با نوه‌های خود برقرار کنند. اما در حد یک ارتباط بزرگی و کوچکی باشد ارتباط آنها.

نوع بعدی ارتباط پدربزرگ و مادربزرگ‌ها، افرادی هستند که ارتباط آنها با نوه‌های خود آزادمنش هست. در یک همچین وضعیتی، آنها محدودیت‌های منطقی برای ارتباط خود می‌گذارند.

مثلا می‌گویند: وقتی نوه‌های من آمدند خانه‌ی ما در یک زمانی نباید با موبایل‌شان بازی کنند. و در مورد این موضوع با هم شیرین بحث می‌کنند. و در مورد موضوعات مختلفی هم با هم صحبت می‌کنند. در این نوع رابطه، ارتباط بین پدربزرگ و مادربزرگ‌ها ارتباط موثری هست.

اینجا است که نوه می‌تواند از تجربیات آنها استفاده کند و بحث‌های اثربخشی با همدیگر داشته باشند.

نوع آخر پدربزرگ و مادربزرگ‌های سهل‌گیر هستند. خیلی از پدربزرگ و مادربزرگ‌های امروزه در این وادی قرار می‌گیرند. مشاوره‌هایی که من داشتم مشکلی که این پدربزرگ و مادربزرگ‌ها برای والدین ایجاد می‌کنند؛ همین سهل‌گیری بیش از اندازه است.

اینجا هیچ محدودیتی برای کودک وجود ندارد و کودک وقتی به آنجا می‌رود کاملا آزاد است.

و گاهی در یک همچین شرایطی والدین هیچ کنترل تربیتی نمی‌توانند روی فرزند خود داشته باشند.

یک نوع ارتباط است که زیر مجموعه‌ی سهل‌گیر قرار می‌گیرد و می‌شود، سبک بی‌مسئولیتی، در اینجا پدربزرگ و مادربزرگ هم کاری به کودک ندارند و هم هیچ احساس مسئولیتی نسبت به کودک ندارند.

این تیپ پدربرگ و مادربزرگ‌ها درصد بسیار کمی در جامعه‌ی ما وجود دارند ولی روی محبت بسیار زیاد سبک سهل‌گیر را زیاد داریم.

پرسش مجری: از میان این سه مورد کدام مورد، از نظر علمی تایید شده است؟

پاسخ دکتر امیرآتشانی: سبک آزاد منشانه، این سبک ارتباط خوبی بین آنها وجود دارد. و می‌توانند راجب علایق و چیزهایی که دوست ندارند با هم دیگر صحبت کنند.

ما بزرگ‌ترین مشکلی که داریم شکاف نسل‌ها است. و در این قرن بسیار با توجه به رشد بیش از حد تکنولوژی خیلی زیاد شده است.

شاید شکاف بین نسل من با مادربزرگم خیلی کمتر بوده است با شکاف نسلی که فرزندم با مادربزرگ خود دارد. در این بحث ما در سبک آزاد منشانه بهتر می‌توانیم ذهن‌های خود را به هم نزدیک کنیم. چون، گفت‌وگو بیش تر است.

فرزند ما باید مهارت‌های اجتماعی را یاد بگیرد. سرمایه‌ی اجتماعی الان در دنیا مطرح است و از هر سرمایه‌ی مالی در دنیا ارزشمند‌تر است.

دومین گروهی که بعد از والدین قرار می‌گیرند پدربزرگ و مادربزرگ‌ها هستند.

اگر من مادر یا پدر نتوانم راهکارهایی را برای اینکه فرزندم موفق باشد در ارتباط اجتماعی با پدربزرگ و مادربزگ خود و در خانه در مورد آن صحبت نکنیم. و راهکار ارائه ندهیم و بحث و تبادل نظر با فرزندان یا همسرم نداشته باشیم، فرزند موفقی را بار نخواهیم آورد.

پرسش مجری: خوش برخورد بودن آیا در این ارتباط تاثیر دارد؟

پاسخ دکتر امیرآتشانی: بیشتر به ویژگی شصیتی برمی‌گردد. من مادربزرگی را می‌شناسم که آنقدر با حوصله است و ساعت‌ها می‌نشیند و با کودک بازی می‌کند و این مطمئناً باعث خوش‌برخوردی آن کودک هم می‌شود.

مادربزرگی که حالا به خاطر بیماری و یا بی‌حوصلگی فقط می‌خواهد که فرزند بیاد و یک سلام و احوال پرسی و شلوغ‌کاری نکند. اصلا شوخی نکند و یک سری قوانین و مقررات را رعایت کند و خواه‌ ناخواه در یک همچین ارتباطی اگر بار عاطفی هم زیاد باشد، آن شور و نشاط جوان یا نوجوان با پدربزرگ و مادربزرگ خود به وجود نمیاید.

پرسش مجری: خانم دکتر چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید برای اینکه این ارتباط بهتر شود؟

پاسخ دکتر امیرآتشانی: اولین و مهم‌ترین چیز در این ارتباط، دیدن است. دیدن خیلی اثربخش می‌تواند باشد در این ارتباط، ما یک برنامه‌ی منسجمی داشته باشیم.

معمولاً خانواده‌های ایرانی یک همچین برنامه‌ای را دارند. من با خیلی از خانواده‌ها مشاوره می‌کنم و برنامه‌ی آن‌ها این است که هفته‌ای یک روز خانه‌ی یکی از پدربزرگ و مادربزرگ‌ها و یک روز دیگر خانه‌ی پدربزرگ و مادربزرگ دیگری می‌روند.

خانواده‌هایی که افراط و تفریط در یک طرف دارند، نه در شرایطی که یک خانواده تهران است و دیگری شهرستان و فرزند هر هفته یکی از پدربزرگ و مادربزرگ خود را می‌بیند و در کنار پدربزرگ و مادربزرگی که شهرستان هستند یک هفته‌ی کامل می‌ماند و خوب در این صورت همه تعادل برقرار می‌شود.

ولی اگر خانه‌ی یکی از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ ‌ها شش ماه یک دفعه برویم و خانه‌ی آن یکی هر روز باشیم موجب عدم تعادل می‌شود. در یک چنین عدم تعادل‌هایی فرزند ما یاد نمی‌گیرد که با شرایط موجود خوب سازگار شود.

پدربزرگ و مادربزرگ‌ها هم تعادل را در ارتباط برقرار کنند.

و اگر به عنوان والدین در این وسط قرار گرفتیم و می‌توانیم شرایط را بهتر کنیم برای هر دو عزیز. و اگر ما به عنوان والدین می‌خواهیم فرزندان خود را طوری تربیت کنیم که ارتباط خوبی با پدربزرگ و مادربزرگ خود داشته باشند، باید پدربزرگ و مادربزرگ‌ها هم همین کار را انجام دهند. و تا جایی که امکان دارد حمایت کنند نوه‌های خود را و این ارتباط نباید یک طرفه باشد.

ما نباید به عنوان پدربزرگ و مادربزرگ فقط انتظار داشته باشیم که نوه‌های ما به ما سر بزنند و دوستمان داشته باشند ولی خودمان خیلی خشک با آنها برخورد می‌کنیم و از امکاناتی که داریم به آن‌ها ندهیم.

خیلی از پدربزرگ و مادربزرگ ها می‌توانند از نظر مالی هدیه به نوه‌های خود بدهند. یک سری را ما داریم که افراط می‌کنند و ما آن‌ها را قبول نداریم و یک سری هم هستند که این کار را انجام نمی‌دهند.

پدربزرگ‌هایی که نوه منتظر است خدایی نکرده آنها فوت کنند تا به اموال آنها برسند و در این وادی من نمی‌توانم ارتباط خوبی بین آنها برقرار کنم. ولی اگر پدربزرگ می‌بیند که نوه‌اش نیاز مالی دارد کمی به او کمک کند نه در حد افراط.

ما در حدیث داریم که پیامبر می‌گویند: که هدیه دادن محبت را زیاد می‌کند. اگر ما در توانمان است، چه نوه و چه پدربزرگ و مادربزرگ و وقتی که نوه دارد به دیدن پدربزرگ و مادربزرگ خود می‌رود. یک شاخه گل بگیرد و ببرد برای آنها ارتباط عاطفی قوی‌تر می‌شود.

یکی از کارهایی که ما به عنوان والدین می‌توانیم انجام دهیم این است که، ارث و وراثت وجود دارد. و حتما فرزند من برخی از خصوصیات خود را از پدربزرگ و مادربزرگ خود دریافت می‌کند.

متاسفانه گاهی خانواده‌های ما ویژگی‌های منفی را بُلد می‌کنند و بزرگ می‌کنند.

و اگر مثلاً فرزندم کار اشتباهی را انجام دهد، می‌گوید: که مثل مادر این کار را انجام داد. مثل مادر همسرم این کار را انجام می‌دهد.

اما برای اینکه این ارتباط عاطفی قوی‌تر شود ویژگی‌های مثبتی که دریافت کرده‌اند را بیان کنیم. و به هر دو طرف بیان کنیم و ناخودآگاه یک ارتباط قوی بین این دو نفر شکل می‌گیرد و سعی کنیم موضوع مشترکی بین نوه و پدربزرگ و مادربزرگ ایجاد کنیم.

صحبت پایانی، ارتباط به بزرگ‌ترها بزرگ‌ترین ثروتی است که ما از نظر فرهنگی داریم. سعی کنید این ثروت را به فرزندان خود هم منتقل کنید. خیلی ارزشمند است یاد بگیرند ارتباط با بزرگتر گذاشتن را این هم در جامعه و هم در خانواده به درد آنها می‌خورد که قطعاً می‌تواند کمک کند به رشد اجتماعی فرزندمان.

ارتباط پدربزرگ و مادربزرگ‌ها با کودکان

ویراستار مدرسه
عمومی
22 آبان 1400۲۰ دقیقه مطالعه

در مورد پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و ارتباط آنها با نوه‌ها و فرزندانشان می‌خواهیم صحبت کنیم.

پاسخ دکتر امیرآتشانی: ارتباط بین پدربزرگ و مادربزرگ‌ها و نوها یک ارتباط دو طرفه هست. ولی، قطعاً پدر و مادر هم در این ارتباط نقش دارند و در کل یک ارتباط دو طرفه نیست و می‌توانم آن را یک ارتباط گروهی بدانیم.

اما چیزی که هست فرزندان ما معمولاً  آدم‌های حرف گوش کنی نمی‌شوند. ولی قطعاً رفتار ما را خیلی خوب تقلید می‌کنند. پس ارتباط من با پدر و مادرم چه در سمت مادری و چه سمت پدری بستگی به نوع رفتار من با این عزیزان دارد.

در کل پدربزرگ و مادربزرگ‌ها سه نوع ارتباط از نظر علمی با نوه‌ها دارند:

اولین نوع، ارتباط قدرت طلب است. در یک همچین ارتباطی، پدربزرگ و مادربزرگ‌ها بر اساس ارتباط سنتی که وجود دارد ارتباطشان با نوه‌ی خود باشد. شاید خیلی سخت گیرانه بخواهند ارتباط‌ها حفظ شود و رفتارها خیلی مودبانه‌تر باشد و آن وضعیتی که شاید تکنولوژی روز ایجاد می‌کند.

متاسفانه جوانان و نوجوانان ما حتی در خانه‌ی پدربزرگ و مادربزرگ هم سرشان داخل گوشی است، خیلی باب این نوع پدربزرگ و مادربزرگ نباشد؛ و نتوانند ارتباط صمیمانه با نوه‌های خود برقرار کنند. اما در حد یک ارتباط بزرگی و کوچکی باشد ارتباط آنها.

نوع بعدی ارتباط پدربزرگ و مادربزرگ‌ها، افرادی هستند که ارتباط آنها با نوه‌های خود آزادمنش هست. در یک همچین وضعیتی، آنها محدودیت‌های منطقی برای ارتباط خود می‌گذارند.

مثلا می‌گویند: وقتی نوه‌های من آمدند خانه‌ی ما در یک زمانی نباید با موبایل‌شان بازی کنند. و در مورد این موضوع با هم شیرین بحث می‌کنند. و در مورد موضوعات مختلفی هم با هم صحبت می‌کنند. در این نوع رابطه، ارتباط بین پدربزرگ و مادربزرگ‌ها ارتباط موثری هست.

اینجا است که نوه می‌تواند از تجربیات آنها استفاده کند و بحث‌های اثربخشی با همدیگر داشته باشند.

نوع آخر پدربزرگ و مادربزرگ‌های سهل‌گیر هستند. خیلی از پدربزرگ و مادربزرگ‌های امروزه در این وادی قرار می‌گیرند. مشاوره‌هایی که من داشتم مشکلی که این پدربزرگ و مادربزرگ‌ها برای والدین ایجاد می‌کنند؛ همین سهل‌گیری بیش از اندازه است.

اینجا هیچ محدودیتی برای کودک وجود ندارد و کودک وقتی به آنجا می‌رود کاملا آزاد است.

و گاهی در یک همچین شرایطی والدین هیچ کنترل تربیتی نمی‌توانند روی فرزند خود داشته باشند.

یک نوع ارتباط است که زیر مجموعه‌ی سهل‌گیر قرار می‌گیرد و می‌شود، سبک بی‌مسئولیتی، در اینجا پدربزرگ و مادربزرگ هم کاری به کودک ندارند و هم هیچ احساس مسئولیتی نسبت به کودک ندارند.

این تیپ پدربرگ و مادربزرگ‌ها درصد بسیار کمی در جامعه‌ی ما وجود دارند ولی روی محبت بسیار زیاد سبک سهل‌گیر را زیاد داریم.

پرسش مجری: از میان این سه مورد کدام مورد، از نظر علمی تایید شده است؟

پاسخ دکتر امیرآتشانی: سبک آزاد منشانه، این سبک ارتباط خوبی بین آنها وجود دارد. و می‌توانند راجب علایق و چیزهایی که دوست ندارند با هم دیگر صحبت کنند.

ما بزرگ‌ترین مشکلی که داریم شکاف نسل‌ها است. و در این قرن بسیار با توجه به رشد بیش از حد تکنولوژی خیلی زیاد شده است.

شاید شکاف بین نسل من با مادربزرگم خیلی کمتر بوده است با شکاف نسلی که فرزندم با مادربزرگ خود دارد. در این بحث ما در سبک آزاد منشانه بهتر می‌توانیم ذهن‌های خود را به هم نزدیک کنیم. چون، گفت‌وگو بیش تر است.

فرزند ما باید مهارت‌های اجتماعی را یاد بگیرد. سرمایه‌ی اجتماعی الان در دنیا مطرح است و از هر سرمایه‌ی مالی در دنیا ارزشمند‌تر است.

دومین گروهی که بعد از والدین قرار می‌گیرند پدربزرگ و مادربزرگ‌ها هستند.

اگر من مادر یا پدر نتوانم راهکارهایی را برای اینکه فرزندم موفق باشد در ارتباط اجتماعی با پدربزرگ و مادربزگ خود و در خانه در مورد آن صحبت نکنیم. و راهکار ارائه ندهیم و بحث و تبادل نظر با فرزندان یا همسرم نداشته باشیم، فرزند موفقی را بار نخواهیم آورد.

پرسش مجری: خوش برخورد بودن آیا در این ارتباط تاثیر دارد؟

پاسخ دکتر امیرآتشانی: بیشتر به ویژگی شصیتی برمی‌گردد. من مادربزرگی را می‌شناسم که آنقدر با حوصله است و ساعت‌ها می‌نشیند و با کودک بازی می‌کند و این مطمئناً باعث خوش‌برخوردی آن کودک هم می‌شود.

مادربزرگی که حالا به خاطر بیماری و یا بی‌حوصلگی فقط می‌خواهد که فرزند بیاد و یک سلام و احوال پرسی و شلوغ‌کاری نکند. اصلا شوخی نکند و یک سری قوانین و مقررات را رعایت کند و خواه‌ ناخواه در یک همچین ارتباطی اگر بار عاطفی هم زیاد باشد، آن شور و نشاط جوان یا نوجوان با پدربزرگ و مادربزرگ خود به وجود نمیاید.

پرسش مجری: خانم دکتر چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید برای اینکه این ارتباط بهتر شود؟

پاسخ دکتر امیرآتشانی: اولین و مهم‌ترین چیز در این ارتباط، دیدن است. دیدن خیلی اثربخش می‌تواند باشد در این ارتباط، ما یک برنامه‌ی منسجمی داشته باشیم.

معمولاً خانواده‌های ایرانی یک همچین برنامه‌ای را دارند. من با خیلی از خانواده‌ها مشاوره می‌کنم و برنامه‌ی آن‌ها این است که هفته‌ای یک روز خانه‌ی یکی از پدربزرگ و مادربزرگ‌ها و یک روز دیگر خانه‌ی پدربزرگ و مادربزرگ دیگری می‌روند.

خانواده‌هایی که افراط و تفریط در یک طرف دارند، نه در شرایطی که یک خانواده تهران است و دیگری شهرستان و فرزند هر هفته یکی از پدربزرگ و مادربزرگ خود را می‌بیند و در کنار پدربزرگ و مادربزرگی که شهرستان هستند یک هفته‌ی کامل می‌ماند و خوب در این صورت همه تعادل برقرار می‌شود.

ولی اگر خانه‌ی یکی از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ ‌ها شش ماه یک دفعه برویم و خانه‌ی آن یکی هر روز باشیم موجب عدم تعادل می‌شود. در یک چنین عدم تعادل‌هایی فرزند ما یاد نمی‌گیرد که با شرایط موجود خوب سازگار شود.

پدربزرگ و مادربزرگ‌ها هم تعادل را در ارتباط برقرار کنند.

و اگر به عنوان والدین در این وسط قرار گرفتیم و می‌توانیم شرایط را بهتر کنیم برای هر دو عزیز. و اگر ما به عنوان والدین می‌خواهیم فرزندان خود را طوری تربیت کنیم که ارتباط خوبی با پدربزرگ و مادربزرگ خود داشته باشند، باید پدربزرگ و مادربزرگ‌ها هم همین کار را انجام دهند. و تا جایی که امکان دارد حمایت کنند نوه‌های خود را و این ارتباط نباید یک طرفه باشد.

ما نباید به عنوان پدربزرگ و مادربزرگ فقط انتظار داشته باشیم که نوه‌های ما به ما سر بزنند و دوستمان داشته باشند ولی خودمان خیلی خشک با آنها برخورد می‌کنیم و از امکاناتی که داریم به آن‌ها ندهیم.

خیلی از پدربزرگ و مادربزرگ ها می‌توانند از نظر مالی هدیه به نوه‌های خود بدهند. یک سری را ما داریم که افراط می‌کنند و ما آن‌ها را قبول نداریم و یک سری هم هستند که این کار را انجام نمی‌دهند.

پدربزرگ‌هایی که نوه منتظر است خدایی نکرده آنها فوت کنند تا به اموال آنها برسند و در این وادی من نمی‌توانم ارتباط خوبی بین آنها برقرار کنم. ولی اگر پدربزرگ می‌بیند که نوه‌اش نیاز مالی دارد کمی به او کمک کند نه در حد افراط.

ما در حدیث داریم که پیامبر می‌گویند: که هدیه دادن محبت را زیاد می‌کند. اگر ما در توانمان است، چه نوه و چه پدربزرگ و مادربزرگ و وقتی که نوه دارد به دیدن پدربزرگ و مادربزرگ خود می‌رود. یک شاخه گل بگیرد و ببرد برای آنها ارتباط عاطفی قوی‌تر می‌شود.

یکی از کارهایی که ما به عنوان والدین می‌توانیم انجام دهیم این است که، ارث و وراثت وجود دارد. و حتما فرزند من برخی از خصوصیات خود را از پدربزرگ و مادربزرگ خود دریافت می‌کند.

متاسفانه گاهی خانواده‌های ما ویژگی‌های منفی را بُلد می‌کنند و بزرگ می‌کنند.

و اگر مثلاً فرزندم کار اشتباهی را انجام دهد، می‌گوید: که مثل مادر این کار را انجام داد. مثل مادر همسرم این کار را انجام می‌دهد.

اما برای اینکه این ارتباط عاطفی قوی‌تر شود ویژگی‌های مثبتی که دریافت کرده‌اند را بیان کنیم. و به هر دو طرف بیان کنیم و ناخودآگاه یک ارتباط قوی بین این دو نفر شکل می‌گیرد و سعی کنیم موضوع مشترکی بین نوه و پدربزرگ و مادربزرگ ایجاد کنیم.

صحبت پایانی، ارتباط به بزرگ‌ترها بزرگ‌ترین ثروتی است که ما از نظر فرهنگی داریم. سعی کنید این ثروت را به فرزندان خود هم منتقل کنید. خیلی ارزشمند است یاد بگیرند ارتباط با بزرگتر گذاشتن را این هم در جامعه و هم در خانواده به درد آنها می‌خورد که قطعاً می‌تواند کمک کند به رشد اجتماعی فرزندمان.