تعریفهای ارائه شده در رابطه با دانشآموزان بااستعداد:
تعریفهای عرضه شده دربارهی دانشآموزان بااستعداد بسیار متفاوت است. برخی از تعاریف فقط شامل دانشآموزانی میشود که براساس نمرههایشان در آزمونهای هوشی، توانایی فکری فوقالعاده دارند.
در حالی که براساس تعاریف دیگر، کسانی را میتوان دانشآموز بااستعداد نامید که دارای استعداد فوق العاده در زمینههایی هستند که نمیتوان آنها را فقط تحصیلی نامید. مانند: هنر، موسیقی و نویسندگی.
اگر توانایی فکری فوقالعاده را به عنوان تعریف بپذیریم، در تخمین تعداد دانشآموزان بااستعداد، میتوانیم بگوییم در حدود 3% است.
بر حسب نمرهی هوشی، این رقم نشاندهندهی دانشآموزانی است که نمرههای هوشبهر آنها تقریباً بالاتر از 130 است.
به رغم برخی از تصورات قالبی منفی درباره این دانشآموزان، آنها تنومندتر، سالمتر، فعالتر، از نظر هیجانی باثباتتر و از جمعیت کلی مدرسه شادابتر هستند. تصویر این دسته از دانشآموزان به صورت آدمهای خورهی کتاب و لاغر، نزدیکبین و فاقد هرگونه مهارت اجتماعی اغلب برای توصیف ایشان تصویر درستی نیست.
تفاوت میان دانشآموزان بااستعداد و دانشآموزان متوسط:
اختلاف بین دانشآموزان بااستعداد و دانشآموزان متوسط، معمولاً در قالب هوشبهر یا عملکرد ایشان در مورد آزمونهای پیشرفت تحصیلی، توصیف میشود.
دانشآموزان بااستعداد میتوانند اطلاعات را سریعتر در حافظهی کوتاهمدت به کار گیرند، به حافظهی درازمدت زودتر دسترسی یابند و اطلاعات نامنظم را دقیقتر ردیف کنند. وقتی وظایف پیچیدهتر است، تفاوت افراد در توانایی پردازش اطلاعات بیشتر میشود.
برای بسیاری از دانشآموزان معلول، باید برنامههای آموزشی را تعدیل کرد. در غیر این صورت، اساساً یادگیری رخ نخواهد داد.
برای دانشآموزان بااستعداد، در برنامهی اصلی باید تغییراتی داده شود که موجب انعطاف بیشتر و عرضهی برنامههای پیشرفتهتر شود.
منبع مقاله: روانشناسی تربیتی: اصول و کاربرد آن، جان گلاور، راجر برونینگ؛ ترجمه: علینقی خرازی.