مغز ما بسیار پیچیده است از این رو نگاهی به نحوه رشد مغز در مسیر یافتن راهی برای کمک به کودک بسیار مفید خواهد بود. کودک از راه تجربه و به ویژه از طریق روابط پر اهمیت رشد میکند.
نوزادان با مغز رشد نیافته به دنیا میآیند و به تجربیات متنوع برای رشد و بزرگ شدن نیاز دارند.
این سه نکته مهم را به خاطر بسپارید:
- رشد به صورت مرحله اتفاق میافتد.
- حضور والدین در کمک به رشد کودک حیاتی است.
- مغز همیشه ابتدا میزان امنیت را بررسی میکند.
-
رشد به صورت مرحلهای اتفاق میافتد:
رشد در نظم و ترتیب بر اساس لایههای مختلف یادگیری اتفاق میافتد از این رو آموختههای جدید بر آنچه در گذشته یاد گرفته شده است، بنا میشوند.
درست همانگونه که کودک ابتدا غلت میزند، سپس مینشیند و قبل از اینکه راه بیفتد، چهار دست و پا میرود، آجرهای سازنده روابط نیز به همین شکل به وجود میآیند.
کودک به ما به عنوان زیربنایی برای ارتباطات آینده خود مینگرد. از نظر عاطفی پیوند برقرار میکند، از ما تقلید میکند و در گفتگوهای کوتاه دو طرف با ما مشارکت میکند.
با مراقبت عاشقانه هر روزه ما، مغز کودک رشد میکند. گویی در حال آموزش اگر به هر دلیلی یکی از مراحل رشد اولیه را از دست بدهد، آن گاه نیاز دارد که بازگشته و شکاف را پر کند.
گاهی برای آنکه بتوانیم به سمت جلو حرکت کنیم لازم است به عقب بازگردیم. این موضوع ممکن است حتی با وجود یک مراقبت خوب و حساس نیز اتفاق بیفتد.
کودک شما ممکن است در ریاضی خوب ولی در یک بازی ساده دو طرفه ضعیف باشد. در چنین شرایطی با دانش تراپلی ابتدا به خوبی مشاهده میکنید تا در بیابید کودک چگونه راحت است و سپس روشی برای بازی کردن با او در همان سطح پیدا میکنید تا تعامل با موفقیت پیش برود. از این طریق به بزرگ شدن او کمک میکنید.
در رشد مراحلی وجود دارند که نمیتوانید آنها را به راحتی رها کنید، بلکه باید بازگردید و شکافهای موجود
را پر کنید.
مغز از پایین به بالا و از داخل به بیرون سازمان یافته است. به طوری که ابتدا عملکردهای اساسی و پایه و سپس عملکردهای پیچیدهتر توسعه پیدا میکند. مغز انسان در سه سطح اصلی رشدی، سازمان یافته است.
پایینترین سطح که اساسیترین است درباره کارکردهای پایه زندگی و حواس ماست. مانند: تنفس، ضربان قلب، گوارش و دمای بدن.
الگوهایی مانند بیداری و خواب سطح فعالیت و چگونگی دریافت اطلاعات از طریق حواس این بخش از مغز که مغز خزنده نام دارد درباره بقاست و از لحظه تولد مشغول به کار است. دلیل این نامگذاری آن است که حتی مارمولک و تمساح نیز از آن برخوردار هستند.
سطح آخر یا مغز متفکر که فقط در انسانها وجود دارد، مختص فکر کردن درباره خود و دیگران، رشد زبان کلامی و آموزشهای مربوط به یادگیری در مدرسه و دوران تحصیل است.
با رشد کودک، سطوح بالاتر کارکرد مغز توسعه مییابند که به او در کنترل تکانههای اساسی کمک میکنند.
به طور کلی رویکرد تراپلی در دو سطح اولیه رشدی تمرکز دارد: مغز خزنده و مغز پستان دار.
این رویکرد غیرکلامی است به این معنی که نیاز است با کودک خود مکالمهای داشته باشید. با کمک این رویکرد میتوانید به بدن کودک کمک کنید تا بیشتر سازمان یافته شود و تنظیم شده، طرح واکنش نشان دهد. این رویکرد همچنین به پیوند عاطفی به شما کمک میکند.
تراپلی از پایین آغاز و به سمت بالا حرکت میکند. اگر کودکتان توانایی تنظیم بدن خود و یا اتکا به شما را نداشته باشد، مهم این است که در این بخش تمرکز کنیم، به جای آنکه به سایر چیزها (مثلاً درک پیامد در رفتارهای نادرستش) بپردازیم. درک پیامدهای رفتاری در اولویت بعدی قرار دارند.
-
حضور والدین در کمک به رشد کودک حیاتی است:
مغز ما هنگام تولد کارکردهای پایهای مورد نیاز برای بقا را دارد. اینکه کودک چگونه در هر مرحله رشد میکند و تفاوت تواناییهای او را با دیگر کودکان به تجربهها و مهمتر از آن به روابطش با والدین مربوط میشود.
در واقع کودک شما پر از تکانه و واکنش است و شما در جایگاه انسان بالغ که رشد یافتهتر است که میتواند نیازهای او را درک کند، با استفاده از بخش هیجانی و متفکر مغز خود میتوانید راهی برای کمک به او پیدا کنید.
-
مغز همیشه ابتدا میزان امنیت را بررسی میکند:
ما همواره بدون اینکه آگاه باشیم محیط را برای نشانههایی از خطر بررسی میکنیم. با جمعکردن اطلاعات از اطراف به این نتیجه میرسیم که آیا در امنیت هستیم یا نه.
تمام اینها کاملاً خودکار اتفاق میافتد. بنابراین تا وقتی اوضاع به خوبی پیش میرود به این فرآیند آگاه نخواهیم بود. وقتی ما مطمئن هستیم برای مثال (یک غریبه به سمت ما میآید) محتاطتر و هوشیارتر میشویم و خود را آماده میکنیم تا در صورت نیاز برای حفاظت از خود کاری انجام دهیم.