چرا دعوا میکنید؟
چهار منبع ثابت تعارض زناشویی را در گذار به مقام فرزند پروری ذکر کردیم. اگر آنها را به حال خود بگذارید، همگی میتوانند به طور عمیق بر مسیر ازدواج شما تأثیر بگذارند. و این مسئله آنها را قادر میسازد بر مغز در حال رشد فرزند شما اثر بگذارند.
آنها را ۴ خوشه خشم مینامیم که موارد زیر را شامل میشوند:
- کمبود خواب
- انزوای اجتماعی
- حجم کار نابرابر
- افسردگی
اگر باردار هستید، به احتمال زیاد هنگام ورود نوزاد به خانه حداقل چند مورد از آنها را تجربه خواهید کرد. جنگ در رختخواب شروع میشود و … و نه، منظورم رابطه جنسی نیست.
-
کمبود خواب:
اگر زن و شوهری را که تازه بچهدار شدهاند میشناسید از آنها بپرسید که این شکایتها به نظرشان آشنا میآید یا نه:
از شوهرم بدم میاد چون تموم شب را میخوابه.
دخترم نه ماهشه و هر شب دو سه بار بیدار میشه.
شوهرم همش میخوابه و وقتی هم بیدار میشه میگه چقدر خسته است.
تو ده ماه گذشته هر شب بیشتر از پنج یا شش ساعت خواب نداشتم.
یه بچه نیم قد و یک نوزاد دارم که تموم روز وقتمو میگیرن حالا اون خسته است؟
در ادامه به ناهمخوانی زناشویی در این روایت رفتاری خواهیم پرداخت اما ابتدا کمخوابی آنها و عواقب آن برای ازدواجشان را بررسی میکنیم. غلو کردن در تأثیر کمخوابی بر زوجها در گذار به فرزند پروری دشوار است. اغلب والدینی که به زودی بچهدار میشوند میدانند که تغییر در خواب شبانه آنها روی میدهد، اما بیشتر آنها نمیدانند که این تغییر چقدر بزرگ است.
این را آویزه گوشتان کنید «نوزادان هنگام تولد هیچ برنامهای برای خواب ندارند».
این واقعیت که شما برای خوابتان برنامه دارید به فکر آنها خطور نمیکند. خواب و خوراک هیچ الگویی ثابتی در مغز نوزاد ندارد؛ این رفتارها به طور تصادفی در ۲۴ ساعت شبانهروز توضیع میشوند. دوباره پای آن قرارداد اجتماعی در کار است. آنها میگیرند شما میبخشید. این مسئله میتواند ماهها ادامه داشته باشد.
یک برنامهی قابل پیشبینی ممکن است تا شش ماه یا حتی بیشتر ظاهر نشود. بین ۲۵ تا ۴۰% از نوزادان مشکلات مربوط به خواب را در آن چارچوب زمانی تجربه میکنند. آماری که در تمام دنیا به چشم میخورد نوزادان در نهایت یک برنامه خواب به دست میآورند. در واقع فکر میکنیم که این برنامه روی DNA آنها نوشته میشود.
-
انزوای اجتماعی:
این موضوع کمتر در مطب متخصص اطفال روی میدهد. اما باید اتفاق بیفتد. دکتر سوالاتی را درباره سلامت نوزاد شما میپرسد و معاینات معمولی را انجام میدهد بعد به شما نگاه میکند و چند سوال غیرمنتظره درباره زندگی اجتماعی شما میپرسد.
چرا دکتر ممکن است بپرسد دوستان زیادی دارید؟ شما و شوهرتان به چه گروههای اجتماعی تعلق دارید؟ این گروهها برای شما چقدر مهم هستند؟ چه قدر متنوع هستند؟ تماس شما و شوهرتان با این گروهها چقدر است؟
دکترها در مورد زندگی اجتماعی شما این سوالات را نمیپرسند چون به آنها ربطی ندارد. مشکل اینجاست که این پرسشها کاملاً به نوزاد شما ربط دارد. انزوای اجتماعی میتواند به افسردگی بالینی در والدین بیانجامد.
افسردگی میتواند بر سلامت جسمی والد تأثیر بگذارد چرا که به افزایش بیماریهای عفونی و حملات قلبی کمک میکند. انزوای اجتماعی در نتیجه بحران انرژی است که برای تازه والدها پیش میآید. مطالعات نشان میدهد که این مسئله اصلیترین شکایت والدین هنگام به دنیا آمدن فرزندشان است.
مادری نوشته بود: هیچ وقت به اندازه الآن احساس تنهایی نکردهام. فرزندانم بیتوجه هستند و شوهرم من را نادیده میگیرد. فقط کار خانه انجام میدهم، آشپزی، مراقبت از بچهها و … دیگر یک شخص نیستم. حتی یک دقیقه برای خودم وقت ندارم، و با وجود این کاملاً منزوی شدهام.
تنهایی، که دردناک و شایع است، توسط ۸۰% تازهوالدها تجربه میشود.
-
حجم کار نابرابر:
اگر شوهرم یه بار دیگه بهم بگه باید استراحت کنه چون تمام روز رو کارکرده همه لباساشو بیرون میاندازم.
ماشینشو خلاص میکنم و تو خیابون ول میکنم. و تمام وسایل ورزشی گرانبها شو در دیوار به قیمت 1000000 تومان میفروشم و بعد یه لگد بهش میزنم.
اون واقعاً حالیش نیست آره تمام روز رو کارکرده ولی با آدم بزرگ، صحبت کردن خودشون و دستشویی رفتن و کارهای خودشون رو انجام دادن. لازم نبوده پوشکهاشون رو عوض کنه. اونها رو بخوابونه و ناهارشون رو از روی دیوار پاک کنه.
مجبور نبوده تا ۱۰ بشمارد تا خودش رو آروم کند. مجبور نبوده برنامه مخصوص کودکان را 3 هزار بار نگاه کنه و مجبور نبوده سینشو ۶ بار در بیاره تا به یک کودک گرسنه غذا بده.
یک ساعت استراحت برای باشگاه داشته و یک ساعت توی مترو بوده یا مطالعه کرده یا خوابیده. ممکنه من حقوق نگیرم. ممکنه تمام روز شلوار گشاد پام بوده باشه. ممکنه هر 2 یا 3 روز تنها یک بار دوش بگیرم. ممکنه تموم روز مجبور باشم با بچههام بازی کنم ولی هنوز کار یک ساعت من سختتر از کار یک روز اونه.
-
افسردگی:
از گذار به فرزند پروری چه نتیجهای باید بگیریم؟
تا به حال تجربهای را به بحث گذاشتهایم که 3 بار در دقیقه به واکنش توجهی شما نیاز دارد. نصف خواب مورد نیاز شما را میگیرد، انرژی اندکی برای دوستی باقی میگذارد، و موضوعات جزئی مثل بیرون بردن آشغال را به خطر طلاق تبدیل میکند.
این موارد واقعیت را مهیا میکند تا آخرین خوشه خشم را مطرح کنیم. چهارمین موضوع ما افسردگی است.
خوشبختانه، اکثراً آن را تجربه نخواهید کرد، اما به اندازه کافی جدی است که توجهتان را به خود جلب کند. تقریباً تازه مادرها پس از وضع حمل دچار غمگینی موقت میشوند که بعد از چند ساعت یا چند روز از بین میرود. این غمگینی معمول است اما ۱۰ تا ۲۰% از مادران چیز بسیار عمیقتر و آزاردهندهتر را تجربه میکنند.
این زنان با احساس ناامیدی عمیق و بیارزشی، حتی اگر ازدواج آنها خوب باشد، اذیت میشوند. این احساسات دردناک و گیجکننده برای هفتهها و ماه ادامه مییابد. مادران مبتلا تمام وقت گریه میکنند یا صرفاً از پنجره به بیرون خیره میشوند.
آنها ممکن است از خوردن دست بکشند و یا ممکن است بیش از اندازه بخورند. این مادران به صورت بالینی افسرده میشوند، وضعیتی که افسردگی پس از زایمان نامیده میشود. اگرچه مناقشات بسیاری بر سر دلایل و معیارهای تشخیص آن وجود دارد ولی هیچ بحثی بر سر حل آن نیست.
https://pzf.ir