کودک در ابتدای دوران کودکی فقط وابسته به پدر و مادر و اعضای خانواد خود میباشد. در دومین دورهی کودکی (سنین مدرسه)، کودک غیر از پدر و مادر به دنیای دیگری که مدرسه و اجتماع است، وارد میشود.
زمانی که کودک به مدرسه میرود، ممکن است محیط مدرسه و مسائل آن موجب فشار و هیجانی برای او گردد. وظیفهی پدر است که به دفعات به مدرسهی کودک برود و با آموزگار و مسئولین مدرسه ملاقات کند. از وضعیت مدرسه و همچنین از کودک خود اطلاعاتی به دست آورد.
کودک در سنین مدرسه ممکن است روزی افسرده و دل شکسته و روز دیگر خوشحال و خندان باشد. روزی که در درس خود یا در بازی با همسالان خود موفق نباشد، حس میکند که هیچ کس او را دوست ندارد و میگوید: من خوب نیستم، کسی مرا نمیخواهد و همه مخالف من هستند و برادر و خواهر من نیز با من دشمناند.
متاسفانه در چنین شرایطی پدر و مادر نیز ممکن است کودک را تنبیه یا سرزنش کنند.
پدر باید درک کند که واکنش کودک از چیست، حتماً کودک در درون خود مشکلی دارد. پدر باید سعی کند مشکل او را پیدا و رفع نماید.
کودک در دوران دوم کودکی که به مدرسه میرود، میل دارد با همسالان خود به صورت دسته جمعی معاشرت و مصاحبت داشته باشد و ترجیح میدهد که بیشتر آنها باشد تا با پدر و مادر.
پدر و مادر نباید نگران باشند، بلکه باید در این جهت به او کمک کنند. پدر میتواند اجازه دهد که کودک با دوستان خود ملاقات کند و حتی شب را در منزل دوست خود بخوابد. چنین عملی برای کودک، بسیار جالب و شوق انگیز است.
پدر باید کمک کند تا کودک از نظر بدنی مخصوصاً فنون ورزشی، مهارتهائی را فرا گیرد.
در صورت امکان کودک را به اردوهای تابستانی بفرستد، زیرا فعالیت در اردوها، موجب سلامت کودک میشود و برای او لذت بخش است.
بعضی از پدران موقعی که کودک در گوشهای نشسته است و کاری نمیکند، یا ساعتها جلو تلویزیون نشسته و تماشا میکند، داد و فریاد میکشند و به او می گویند: تو کاری بهتر از این نداری انجام دهی؟
پدر باید بداند درست است که کودک از نظر جسمی نشسته است و کاری نمیکند، ولی مغز او فعالیت دارد. بعد از ساعتها در کودکستان و دبستان که کودک تحت فشار بوده و تکالیف خود را انجام داده است، حال با نشستن در گوشهای یا با تماشای تلویزیون، احساس آرامش میکند، و نه فقط لذت میبرد، بلکه آموزش هم میبیند.
منبع: رفتار پدر و مادر با کودک و نوجوان (دانستنیهای لازم برای پدران و مادران)، جواد فیض.