در حال بارگذاری ...
نوشته شده در 4 اردیبهشت 1400، ساعت 08:18

چگونه فرزندانمان را برای آینده آماده کنیم؟

صحبت های سرکار خانم دکتر زهرا امیر آتشانی

در گذشته افراد فکر می‌کردند که تنها یک هوش وجود دارد و فکر می‌کردند که تنها IQ (هوش شناختی) بالای فرد کافی است تا بتواند زندگی خوبی داشته باشد.اما ما امروزه میدانیم که هوش جنبه‌های مختلف و متفاوتی دارد و لازم است که هر فرد این هوش‌ها را در خود جستجو کند و در جهت پرورش آن برآید.

در این جلسه در رابطه با هوش مدیریتی صحبت خواهد شد و اینکه چگونه می توانیم هوش مدیریتی را در فرزندانمان پرورش دهیم. ما قرار است که در این جلسه، در رابطه با آموزش‌هایی که برای فرزند پروری مؤثر هست و کمک می‌کند به والدین که فرزند بهتری را پرورش دهند و موفقیت بیشتری را برای فرزندان خود مشاهده کنند، کار بکنیم.

برای رسیدن به این موضوع ما به حوزه‌های مختلفی نیاز داریم؛ یکی از حوزه هایی که مهم است، هوش مدیریتی است.

هوش مدیریتی را نمی توان به تنهایی تعریف کرد اما می‌توان اینگونه گفت که هوش مدیریتی یعنی اینکه فرد توانایی مدیریت زندگی خود را داشته باشد.حداقل دسته‌بندی که امروزه در رابطه با هوش مدیریتی شده است این است که فرد باید 5 هوش را داشته باشد تا بتوانیم مطمئن شویم که هوش مدیریتی را داراست تا در آینده بتوانند زندگی خود را به درستی مدیریت کند.

این پنج هوش عبارتند از: هوش‌شناختی (IQ) که مربوط به حل مسئله و حوزه شناختی فرد است. ۳ تا ۵ سالگی زمان طلایی برای افزایش هوش شناختی فرد است. در سنین بعدی نیز امکان افزایش داریم.

دومین مورد هوش هیجانی (EQ) است. دو برنامه در رابطه با هوش هیجانی در این شبکه موجود است.

سومین مورد هوش جسمانی-حرکتی است.این که فرزند من یاد بگیرد به سلامت و ورزش اهمیت بدهد.

خانواده‌ها نباید فرزندان خود را تنها به کتاب خواندن و درس خواندن تشویق کنند.ورزش‌هایی که منجر به هماهنگی چشم و دست، دست و پا می‌شوند به افزایش دقت و تمرکز فرد کمک شایانی می کنند که واقعا مورد نیاز هر فرد است.

اگر فرزندانمان ورزش خاصی را دنبال نمی کند، بهترین کار استفاده از پیاده روی است.طبق پژوهش‌های انجام شده یکی از بهترین ورزش ها برای عملکرد بهتر مغز، پیاده‌روی است.

چهارمین مورد هوش سیاسی است. هوش سیاسی به معنای هوش تدبیرگرایانه است.زندگی با تدبیر، با درایت صحبت کردن، صحبت با طرف مقابل با دانستن سطح علمی و اطلاعاتی فرد در حوزه هوش سیاسی قرار می‌گیرد.

در کنار هوش شناختی و هوش هیجانی و هوش جسمانی-حرکتی، داشتن هوش سیاسی بالا به فرد کمک زیادی می‌کند. داشتن هوش سیاسی به برقراری ارتباط مناسب با دیگران بسیار کمک می‌کند، اینکه فرد بتواند با تفکر و اندیشه کاری را انجام بدهد.

کودکانی که زمانی که با آنها صحبت می‌کنیم، منتظر می‌مانند تا صحبت ما تمام شود و بعد پاسخ ما را بدهند، دارای هوش سیاسی تدبیرگرایانه بالایی هستند. آخرین هوشی که در دسته بندی هوش مدیریتی قرارمی گیرد، هوش اخلاقی یا هوش معنوی است.

هوش معنوی در هوش‌های چندگانه قرار دارد و در دسته‌بندی هوش مدیریتی نیز قرار می‌گیرد. اینجا بحث این است که بتوانیم فرزندی با اخلاق پرورش بدهیم. اگر قرار است فرزندم موفق باشد، باید صداقت، انسانیت و همدلی را یاد بگیرد. اگر فرزند با اخلاقی پرورش دهیم ناخودآگاه می تواند در زندگی خود موفق‌تر باشد.

پژوهش‌های بسیار زیادی مطالعه کرده ام در آنها یاد آوری شده است که زمانی که فرزندانمان به ‌گونه‌ای پرورش پیدا می‌کنند که دارای هوش مدیریتی هستند، در ازدواج موفق‌تر هستند و در یک پژوهش پایداری ازدواج بررسی شده است و به این نتیجه رسیده اند که کسانی که هوش مدیریتی بالایی دارند.

ازدواج‌های پایدارتری را تجربه می‌کنند، چون می‌دانند چگونه صحبت کنند، هوش هیجانی بالایی دارند.می دانند چگونه هیجانات خود را کنترل کنند و مدیریت داشته باشند و با توجه به IQ بالایی که دارند، حل مسائل را انجام می‎‌دهند.

پرسش مجری: خیلی از متخصصین ما در زمینه های مختلف.اگر برخی از هوش‌ها را داشتند، می توانستند موفق تر باشند و برخی از این چالش‌ها در جامعه به وجود نمی‌آمد؛ اما در گذشته در ایران با مفاهیم اخلاق حرفه‌ای، اخلاق مهندسی و اخلاق پزشکی بیگانه بودیم چون وجود داشت؛ اما امروزه این اخلاقیات وجود ندارد که یک مهندس در کنار ساختن یک ساختمان و یا یک پروژه بداند که اخلاق مدارانه برخورد کند. همین‌طوری یک پزشک در حالی که یک پنجه طلایی دارد و جراح موفقی است، باید حتماً اخلاق پزشکی داشته باشد و در تمام رشته‌ها و حرفه‌ها باید اخلاقی وجود داشته باشد.

اینکه ما می‌توانیم امروزه این را در فرزندان خودمان پرورش بدهیم؟

پاسخ خانم دکتر امیرآتشانی: بله قطعاً می توانیم، اگر غیر از این بود بحث امروز برای ما پیش نمی آمد. واقعیت این است که در تک تک این موارد می‌توانیم به فرزندان‌مان کمک کنیم تا رشد پیدا کنند و هوشمندانه زندگی کنند.

هوشمندانه زندگی کردن می تواند موفقیت خیلی زیادی را برای تک تک فرزندانمان ایجاد کنند. قاعدتاً اگر تک تک افراد جامعه هوشمند باشند و جامعه هوشمندانه پیش برود. ناخودآگاه می توانیم زندگی بهتری برای خود و جامعه اطرافمان بسازیم.

پرسش مجری: خیلی از افراد ممکن است بگویند ما ژن باهوشی نداریم ،چه کار باید بکنیم؟

پاسخ دکتر امیرآتشانی: تنها 5/0 هوشمند بودن به وراثت و ژن مربوط است. ما تا یک سنی می توانیم هوش شناختی خود را افزایش دهیم و بعد از آن می‌توانیم زندگی هوشمندانه را به فرد بیاموزیم. در چهار دسته بعدی که شامل: هوش هیجانی، هوش جسمانی-حرکتی، هوش سیاسی و هوش اخلاقی می‌شود، هوش کاملاً اکتسابی است و فرد باید آن‌ها را از محیط فرا بگیرد؛ مثلاً مادری که هوش هیجانی بالایی دارد، زمانی که ناراحت می شود و گریه کردن خود را کنترل می‌کند و از موقعیت گذر می‌کند و بعد به این موضوع فکر می‌کند در این زمان او به کودک خود آموزش می‌دهد که شما هم اگر ناراحت شدی در همان لحظه بروز ناراحتی را نداشته باشد و هیجانات خود را کنترل کند.

یک زمان هایی نیاز است که ناراحتی خود را با ریختن اشک بروز دهیم اما همیشه نه.در سایر زمینه‌ها نیز به همین صورت می‌توانیم با عمل خود به افزایش آن هوش در فرزندخود کمک کنیم.

https://pzf.ir/

چگونه فرزندانمان را برای آینده آماده کنیم؟

ویراستار مدرسه
عمومی
4 اردیبهشت 1400۲۰ دقیقه مطالعه

صحبت های سرکار خانم دکتر زهرا امیر آتشانی

در گذشته افراد فکر می‌کردند که تنها یک هوش وجود دارد و فکر می‌کردند که تنها IQ (هوش شناختی) بالای فرد کافی است تا بتواند زندگی خوبی داشته باشد.اما ما امروزه میدانیم که هوش جنبه‌های مختلف و متفاوتی دارد و لازم است که هر فرد این هوش‌ها را در خود جستجو کند و در جهت پرورش آن برآید.

در این جلسه در رابطه با هوش مدیریتی صحبت خواهد شد و اینکه چگونه می توانیم هوش مدیریتی را در فرزندانمان پرورش دهیم. ما قرار است که در این جلسه، در رابطه با آموزش‌هایی که برای فرزند پروری مؤثر هست و کمک می‌کند به والدین که فرزند بهتری را پرورش دهند و موفقیت بیشتری را برای فرزندان خود مشاهده کنند، کار بکنیم.

برای رسیدن به این موضوع ما به حوزه‌های مختلفی نیاز داریم؛ یکی از حوزه هایی که مهم است، هوش مدیریتی است.

هوش مدیریتی را نمی توان به تنهایی تعریف کرد اما می‌توان اینگونه گفت که هوش مدیریتی یعنی اینکه فرد توانایی مدیریت زندگی خود را داشته باشد.حداقل دسته‌بندی که امروزه در رابطه با هوش مدیریتی شده است این است که فرد باید 5 هوش را داشته باشد تا بتوانیم مطمئن شویم که هوش مدیریتی را داراست تا در آینده بتوانند زندگی خود را به درستی مدیریت کند.

این پنج هوش عبارتند از: هوش‌شناختی (IQ) که مربوط به حل مسئله و حوزه شناختی فرد است. ۳ تا ۵ سالگی زمان طلایی برای افزایش هوش شناختی فرد است. در سنین بعدی نیز امکان افزایش داریم.

دومین مورد هوش هیجانی (EQ) است. دو برنامه در رابطه با هوش هیجانی در این شبکه موجود است.

سومین مورد هوش جسمانی-حرکتی است.این که فرزند من یاد بگیرد به سلامت و ورزش اهمیت بدهد.

خانواده‌ها نباید فرزندان خود را تنها به کتاب خواندن و درس خواندن تشویق کنند.ورزش‌هایی که منجر به هماهنگی چشم و دست، دست و پا می‌شوند به افزایش دقت و تمرکز فرد کمک شایانی می کنند که واقعا مورد نیاز هر فرد است.

اگر فرزندانمان ورزش خاصی را دنبال نمی کند، بهترین کار استفاده از پیاده روی است.طبق پژوهش‌های انجام شده یکی از بهترین ورزش ها برای عملکرد بهتر مغز، پیاده‌روی است.

چهارمین مورد هوش سیاسی است. هوش سیاسی به معنای هوش تدبیرگرایانه است.زندگی با تدبیر، با درایت صحبت کردن، صحبت با طرف مقابل با دانستن سطح علمی و اطلاعاتی فرد در حوزه هوش سیاسی قرار می‌گیرد.

در کنار هوش شناختی و هوش هیجانی و هوش جسمانی-حرکتی، داشتن هوش سیاسی بالا به فرد کمک زیادی می‌کند. داشتن هوش سیاسی به برقراری ارتباط مناسب با دیگران بسیار کمک می‌کند، اینکه فرد بتواند با تفکر و اندیشه کاری را انجام بدهد.

کودکانی که زمانی که با آنها صحبت می‌کنیم، منتظر می‌مانند تا صحبت ما تمام شود و بعد پاسخ ما را بدهند، دارای هوش سیاسی تدبیرگرایانه بالایی هستند. آخرین هوشی که در دسته بندی هوش مدیریتی قرارمی گیرد، هوش اخلاقی یا هوش معنوی است.

هوش معنوی در هوش‌های چندگانه قرار دارد و در دسته‌بندی هوش مدیریتی نیز قرار می‌گیرد. اینجا بحث این است که بتوانیم فرزندی با اخلاق پرورش بدهیم. اگر قرار است فرزندم موفق باشد، باید صداقت، انسانیت و همدلی را یاد بگیرد. اگر فرزند با اخلاقی پرورش دهیم ناخودآگاه می تواند در زندگی خود موفق‌تر باشد.

پژوهش‌های بسیار زیادی مطالعه کرده ام در آنها یاد آوری شده است که زمانی که فرزندانمان به ‌گونه‌ای پرورش پیدا می‌کنند که دارای هوش مدیریتی هستند، در ازدواج موفق‌تر هستند و در یک پژوهش پایداری ازدواج بررسی شده است و به این نتیجه رسیده اند که کسانی که هوش مدیریتی بالایی دارند.

ازدواج‌های پایدارتری را تجربه می‌کنند، چون می‌دانند چگونه صحبت کنند، هوش هیجانی بالایی دارند.می دانند چگونه هیجانات خود را کنترل کنند و مدیریت داشته باشند و با توجه به IQ بالایی که دارند، حل مسائل را انجام می‎‌دهند.

پرسش مجری: خیلی از متخصصین ما در زمینه های مختلف.اگر برخی از هوش‌ها را داشتند، می توانستند موفق تر باشند و برخی از این چالش‌ها در جامعه به وجود نمی‌آمد؛ اما در گذشته در ایران با مفاهیم اخلاق حرفه‌ای، اخلاق مهندسی و اخلاق پزشکی بیگانه بودیم چون وجود داشت؛ اما امروزه این اخلاقیات وجود ندارد که یک مهندس در کنار ساختن یک ساختمان و یا یک پروژه بداند که اخلاق مدارانه برخورد کند. همین‌طوری یک پزشک در حالی که یک پنجه طلایی دارد و جراح موفقی است، باید حتماً اخلاق پزشکی داشته باشد و در تمام رشته‌ها و حرفه‌ها باید اخلاقی وجود داشته باشد.

اینکه ما می‌توانیم امروزه این را در فرزندان خودمان پرورش بدهیم؟

پاسخ خانم دکتر امیرآتشانی: بله قطعاً می توانیم، اگر غیر از این بود بحث امروز برای ما پیش نمی آمد. واقعیت این است که در تک تک این موارد می‌توانیم به فرزندان‌مان کمک کنیم تا رشد پیدا کنند و هوشمندانه زندگی کنند.

هوشمندانه زندگی کردن می تواند موفقیت خیلی زیادی را برای تک تک فرزندانمان ایجاد کنند. قاعدتاً اگر تک تک افراد جامعه هوشمند باشند و جامعه هوشمندانه پیش برود. ناخودآگاه می توانیم زندگی بهتری برای خود و جامعه اطرافمان بسازیم.

پرسش مجری: خیلی از افراد ممکن است بگویند ما ژن باهوشی نداریم ،چه کار باید بکنیم؟

پاسخ دکتر امیرآتشانی: تنها 5/0 هوشمند بودن به وراثت و ژن مربوط است. ما تا یک سنی می توانیم هوش شناختی خود را افزایش دهیم و بعد از آن می‌توانیم زندگی هوشمندانه را به فرد بیاموزیم. در چهار دسته بعدی که شامل: هوش هیجانی، هوش جسمانی-حرکتی، هوش سیاسی و هوش اخلاقی می‌شود، هوش کاملاً اکتسابی است و فرد باید آن‌ها را از محیط فرا بگیرد؛ مثلاً مادری که هوش هیجانی بالایی دارد، زمانی که ناراحت می شود و گریه کردن خود را کنترل می‌کند و از موقعیت گذر می‌کند و بعد به این موضوع فکر می‌کند در این زمان او به کودک خود آموزش می‌دهد که شما هم اگر ناراحت شدی در همان لحظه بروز ناراحتی را نداشته باشد و هیجانات خود را کنترل کند.

یک زمان هایی نیاز است که ناراحتی خود را با ریختن اشک بروز دهیم اما همیشه نه.در سایر زمینه‌ها نیز به همین صورت می‌توانیم با عمل خود به افزایش آن هوش در فرزندخود کمک کنیم.

https://pzf.ir/